روزای خوب ساختنی ست نه رسیدنی!
يكشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۰۷ ب.ظ
اولین ماه زمستون 94 به روزای پایانیش رسیده و سه روز دیگه بهمن، ماهِ من میرسه از راه و یکسالِ دیگه از عمرِ من تموم میشه و
روز شمار 33 سالگی شروع میشه...
33سالگی؟
خیلی دلم می خواد از بند سن و سال خودمو رها کنم و اینقدر بهش گیر ندم ولی نمی تونم.... نمی تونم رها شم از سال هایی که به هیچ گذشت .... سال هایی که می تونست پر باشه از موفقیت و خوشبختی و الان زندگیم پر از حسرت نباشه...
یادمه یه موقعی که دورم نیست از بحران سی سالگی می خوندم و می خواستم ده ی چهارم زندگیم به بی ثمری دهه ی سوم نباشه ولی خب، نشد که بشه! مسیرم و کاملا تغییر دادم و وارد راهی شدم که فقط گند زدم پشت سر هم و تیر ماه امسال هم به سیم آخر زدم و شد هر آنچه که نباید میشد و همه ی داشته هامو نداشته هام با یه زلزله ی 7 ریشتری آوار شد روی سرم و من موندم و یه دنیا ویرانی به اندازه ی همه ی 32 سالگیم!
یه معجزه از طرف خدای خوبم و پناه بردن به امام مهربانی ها که هم غریب نوازه و هم صامن آهو...کمکم کرد که بلند شم و دوباره به زندگی بر گردم و ....وقتی اون روزا رو تو ذهنم مرور میکنم قلبم درد میگیره... 6 ماه از اون روزا گذشته ... دیگه کافیه... هر چی غصه و افسوس و حسرت بوده دیگه کافیه... باید به فکر روزای خوبی باشم که قراره از راه برسه و برای رسیدنش لازمه سخت تلاش کنم تا بسازمشون! بله روزای خوب و باید ساخت تا بهشون رسید...
- ۹۴/۱۰/۲۷
- ۲۶۴ نمایش