پایانِ لرد بیلیش ...
دوشنبه های مردادِ 96، با روزهای دیگه ی هفته متفاوت تر و پر هیجان ترگذشت.... خب دوشنبه ها رور سریال محبوب من Game of Thrones هست که دیگه داره تموم میشه... با اینکه اسپویل های فصل 7 رو قبلا خونده بودم و روند کلی داستان رو می دونستم اما خب باز هم برام پر هیجان بود به خصوص اینکه چند تا از قسمت هاش زودتر بیرون اومد... و امروز بعداز ظهر اسپویل های فصلِ آخر رو هم خوندم... و همین طور نسخه ی کامل تر اسپویل قسمتِ آخرِ فصلِ 7 رو... حالا دیگه جزئیات مرگ لیتل فینگر شخصیتِ محبوبم رو می دونم. و مطمئنا سکانس های وینترفل، جایی که سانسا به لیتل فینگر میگه Lord Baelish, thank you for all your lessons رو با بغض می تونم بارها ببینم. می دونم این پایانِ خوبی برای لرد بیلیش عزیزِ من نیست ولی نقطه ی عطفی برای سانساست و من دوست دارم به مرگ پیتر بیلیش از این نقطه نگاه کنم... لرد بیلیش عاشق سانسا بود و بهترین نقشه رو برای پیروزی سانسا کشید... آریا رو بازی داد و با حذف خودش جایگاه سانسا رو محکمتر از همیشه کرد... من فقط با این نگاه میتونم مرگِ لرد بیلیش رو تحمل کنم. دوست دارم از لرد بیلیش تصویر یه قهرمان رو بسازم... نه کسی که قراره توی بازی که خودش طرحش رو ریخته اینقدر بد ببازه و تموم بشه... یعنی میشه فردا قسمت آخر بیاد و من تا هفته ی دیگه صبر نکنم؟
- ۹۶/۰۵/۳۰
- ۲۷۶۶ نمایش
پیتر بیلیش تجربه ی یه حس فوق العاده بود . شخصیتی غیر قابل پیش بینی و مجذوب کننده .... آیدان گیلن یه شخصیت منفیِ محبوب دیگه به تاریخ سینما اضافه کرد و رفت اما هرگز از یاد نمیره ... این سریال نه چندان خوب به پایان خودش نزدیک میشه و از آیدان گیلن ممنونم که این حس بی نظیر رو بهم هدیه داد . تا ابد فراموشش نمیکنم ....