شروع دوباره

کلمات کلیدی

از سالی که داره تموم میشه...! 1

شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۶، ۰۱:۵۶ ق.ظ

سال 96، سال عجیبی بود... چرا عجیب؟ چون من توی این سال عحیب زمان رو گم کردم... نفهمیدم چه طوری شروع شد و چه طوری گذشت تا به ده روز پایانیش رسید... 

استرس و نگرانی زیاد از اومدن  و حضور عمو و بهاری که گذشت و تموم شد...
تابستانی که در انتظار موقعیت کاری پیشنهادی از طرف آقای ف گذشت و رسید به پاییز که اوضاع لحظه به لحظه وحشتناک تر میشد. اوضاع مالی و فشار سنگین اقساط ماهیانه در کنار بیماری مامان بزرگه که روز به روز پیچیده تر میشد... شروع دوره های روانشانسی خود تحلیلگری که چشمی تازه رو در برابر زخم ها ی این سال ها برام باز میکرد، پکیج سخت و عجیبی رو تشکیل داد. ترس های من لحظه به لحظه بیشتر میشد و اشک هایی که کنترلشون دیگه دستم نبود... و امیلی که مثل فرشته کنارم بود و همراهیم کرد تا بابا رو راضی کنم برای گرفتن وام و معجزه ای که اتفاق افتاد. کمک عمه کوچیکه و وامی که خودم گرفتم منو رسوند به امروز... امروزی که شرایطم با ارفاق 10 درصد بهتر از اون روز های وحشتناک آبان 96 که اگه اشتباه کنم بهار 97 مرگِ من میشه... که همین الان با تنفس مصنوعی زنده ام... 

ده ی 90 برای من تا اینجا پر از سقوط بوده و عملا من در این 6 سال فقط و فقط از دست دادم... نه فقط عمرم رو که تمام دستاوردهای سال های گذشته رو هم از دست دادم... گفتن و نوشتن ازش کار راحتی نیست ... و سختی ماجرا اینجاست که نه فقط در نابودی زندگی خودم که در نابودی زندگی خانواده ام هم سهیم هستم... و من نمی تونم خودم رو بابت اشتباهاتم ببخشم  ... هنوز نه با خودم و نه با خانواده ام صادق نبستم... یه اشتباه رو بارها و بارها تکرار میکنم و این خیلی بده...

و من روز به روز بیشتر شرمنده میشم و عذاب وجدانم بیشتر میشه...  و دیگه روی رفتن به درگاه خدا رو هم ندارم که تنها امیدم به خودش هست... می دونم این شرمندگی و عذاب وجدان فایده ای نداره تا وقتی که جبرانی در کار نباشه... شده عادت مثل همه ی عادت های دیگم... و باید اینبار صادقانه تر با خودم و خدای خودم حرف بزنم و ازش کمک بخوام... من به معجزه باور دارم به اینکه اگه او بخواد همه چیز ممکن و شدنی هست... منه داغون میتونم این ویرانه رو بسازم و تمام حق هایی که به گردن دارم و رو بپردازم و با یاری او کمر صاف کنم و رشد کنم و قد بکشم...

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۶/۱۲/۱۹
  • ۲۵۸ نمایش
  • لیلی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی