- ۰ نظر
- ۲۷ دی ۹۴ ، ۱۹:۰۷
- ۲۶۴ نمایش
خدارو شکر
داره بارون میباره...
اولین بارون زمستانی...
نم نم می باره تا هوای سرد و خشک و غبارآلود این روزهای تهران که نفس ها رو تنگ کرده کمی پاک کنه...
صدای باران.......
زیباترین ترانه ی خداست.......
که طنینش زندگی را برای ما تکرار می کند.......
زمستانِ 94 هم اومد و یک هفته از دی ماه گذشت.... سالِ 94؟ خوب که نبود تا اینجا ولی بد ام نبوده .... بد نبوده چون خدای بزرگ و مهربانم فرصت دوباره داد تا برگردم تا جبران کنم همه ی چیز های با ارزش زندگیمو که راحت از دستشون دادم... فرصت داد تا دل هایی که بد شکستم و بند بزنم ... هر چند که مثلِ قبل که نمیشه ولی خب حداقل ظاهرش بهتر شده... و این چیز کمی نیست... معجزه ی فرصت دوباره....
امشب شب میلاد پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد(ص) و امام جعفر صادق ِ.... و من به برکت این شب عزیز می خوام جدی تر و مصمم تر تصمیم های جدید برای زندگیم بگیرم و اجراشون کنم... و همه ی باور و ایمان و امیدم، توکل به خداست .... خدای بخشنده و مهربان
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد(ص) بس است و آل محمد(ص)