شروع دوباره

کلمات کلیدی

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است


چقدر این یکی دو روز بی تاب بودم و نگران! که نکنه اشتباه کرده باشم ... نکنه که یه شانس و موقعیت خوب بوده و من راحت از دستش داده باشم .... این شد که رفتم سراغ حافظ و این غزل زیبا اومد و چقدر این ابیات وصف حالِ منه ...

نتیجه ی تفال و که می خونم آروم میشم... دلتان در عشق و التهاب این کار و این نیت و در محبت و چگونگی اجرای آن بسیار آشفته و پریشان است.

برای اجرای این نیت فعلا خیلی زود است چون جوانب کار را رعایت نکرده اید و مقدمات انجام آن را فراهم ننموده اید پس خیلی به جاست که با صبر و شکیبایی و توام با خرد عمل کنید. هیچ وقت خود را به دست نومیدی نسپارید، همیشه امیدوار باشید و روح خود را در پرتو امید روشن سازید، شب هر قدر سیاه و ظلمانی باشد اگر تحمل داشته باشید، روز روشن به دنبال آن فرا می رسد. 


  • لیلی



دیروز تولدم بود... به جای دیروز، امروز کیکم و بریدمو شمع های روش رو فوت کردم اونم به خاطر دلِ مامانم! کیک بنفش رنگ خوشگلی هم بود و با اینکه بیش از 24 ساعت تو یخچال مونده بود ولی هنوز تازه و خوشمزه بود... 

  • لیلی