نرم نرمک می رسد اینک بهار....
- ۰ نظر
- ۳۰ اسفند ۹۵ ، ۰۲:۴۸
- ۷۱۶ نمایش
خب مثل اینکه قسمتم نبود کار جدید... حتما خیری بوده که من نمیدونم... گاهی دوست داشتن و خواستن ما تنها کافی نیست... خدایا ازت ممنونم به خاطر این پیشنهاد کاری و حس خوبی که بابتش داشتم و امیدی که در دلم جوانه زد... حالا هم که نشد بازم شکر...
امروز اولین روز از آخرین ماه سالِ 95 هست و من هنوز گیج و منگم... سالِ 95 سالی نبود که فکرشو میکردم ...
ماه های پایانی سالِ 94 برام عالی بود... شلوغ پلوغ و پر از کار و موفقیت ... توی کارم پیشرفت می کردم و هر روز خبر های خوب به آقای پدر می دادم... انگار دوباره به زندگی بر گشته بودم... سالِ 94 پایان فوق العاده ای داشت و با امید به روزهای خوب و رهایی از اون همه فشار راهی سفر شدیم و درست در واپسین لحظه های 94 بد بیاری ها یکی یکی شروع شد... سالِ 95 با درد و بیماری و فشار شدید روحی و عصبی شروع شد اول بابا و بعد امیلی... نشد حتی برای دو سه روز رنگِ آرامش و ببینم و با اینکه فرصت های خوب بازم برام پیش اومد تا بتونم دوباره به زندگی برگردم ولی خب نشد... حالا تو روزهای ماه پایانی سال من و امیلی بی رمق تر و بی انگیزه تر از همیشه ایم... من هنوز حرفی به آقای پدر از وخامت اوضاع نزدم و نخواهم زد فعلا، یعنی تا جایی که بتونم حرفی نمی زنم وقتی نمی تونیم کاری انجام بدیم چرا باید ار الان بهش شوک عصبی و فشار روحی بیشتری وارد کنم...هر چند که می دونم پرش تا 6 هفته ی دیگه می تونم درباره ی مسائل و مشکلاتمون سکوت کنم و شمارش معکوس برگشت عمو شروع شده و دیگه فرصتِ زیادی ندارم...
.
.
.
سالِ 96؟ شاید امسال اولین سالی باشه که .... امیدوارم خوب باشه.... ان شاالله خوبِ ... به خودش توکل می کنم و ترس به دلم را نمیدم...همیشه و هر لحظه امکان معجزه هست و من نا امید نمیشم... خدایا من به خودت توکل کردم وباز همامشب از خودت می خوام که هوای من و خانواده ی من رو بیشتر از هر وقت دیگه داشته باشی...
- بعدازظهری امیلی دلش گرفته بود و بهم گفت هوای زیارت امام رضا رو کرده و منم گفتم که خب می خوای بریم ... خوبه و سبک میشیم... بلند شدیم برای خرید بلیط ... خب به خاطر روزهای دانشگاه امیلی و البته کار من با محدودیت انتخاب روز سفر مواجه بودیم و خلاصه تونستیم برای روز پنج شنبه که شهادت حضرت زهرا هم هست بلیط رفت و برگشت رو با هم مچ کنیم و اینترنتی بلیط بگیریم و با اینکه پول بلیط رو از کارتم کم کرد ولی خریدمون نهایی نشد متاسفانه ... با پشتیبانی بانک پارسیان تماس گرفتم و قرار تا 72 ساعت دیگه پول به حسابم برگرده و خب منم دیگه پول خرید دوباره رو نداشتم و حالا نمی دونم تا زمانی که پول به حسابم واریز میشه بلیطی باقی می مونه یا نه؟! نمی دونم شاید به قول امیلی خیری بوده که نشده؟ نمیدونم....